شعری از سعید حدادیان برای مادران شهید
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۲۴ ب.ظ
از این کوچه نخواهم رفت/ به نام تو سر این کوچه سر چشمه است/ شکیبایی چشمان مرا هر صبح میشوید/ سپیدهدم برایم باز، نان تازه آوردی تو با مایی!/ دل شب، نسخهام را چفیهات پیچید/ هوای تو دوباره از نفستنگی نجاتم داد/ سحرگاهان که از تکرار سرخ سرفهها خون گریه میکردم، برایم آب آوردی/ همین لیوان بالای سرم میگفت، با مایی!/ چروک دستهایم را به تسبیح نماز صبح بوسیدی/ نپرسیدی که با من چاک چاک زخمهای تو چهها کرده؟/ چه اسراری است که حتی در بهشت آسمانها هم/ نوازشهای مادر رنگ و بوی دیگری دارد؟!
۹۲/۰۴/۰۷